Monday, January 11, 2010

با درود به ایران و ایرانیان گرامی.
امیدوارم بنده را ببخشید که شعر زیبای فردوسی بزرگ را ادامه دادم ولی اگر ایشان امروز زنده بود شاید ادامه شعرش را به این شکل پایان میداد.


ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیدست کار
که تاج کیانی کند آروز
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
(فردوسی)
ازآن بدتر آخوند ایران ستیز
تهی فکر نادان سبک مغز هیز
بخون عجم کرده آلوده دست
به عشق پریان و حوران مست
زهی فکر خام و زهی کودنی
که مویی ز شیران ایران کنی
که ایران نباشد بهشت عرب
به گورت چنین آرزو میطلب

(آزاد)